سراي بي دل

ساخت وبلاگ


عشق از چشمش چو سويم تابش ِ مستانه كرد

اسم ِ او جاري شد و دل ؛ سجده اي جانانه كرد

رفت اما دلبر از کویم ، نمود بر من جفا

بشکست پیمان خود ، من ، ساکن ِ میخانه کرد

حبیب اوجاری

۱۳۹۵.۵.۲۳

نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۶ساعت 12:5 توسط حبیب اوجاری| |

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : سجده,جانانه, نویسنده : sarayebidelo بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:49


از پایه های پل ، فقط خاک و گلش مانده

از رود زاینده ، مسیر باطلش مانده

خون گشته اشک چشم از این جور و تباهی ها

در کنج زندان طی شد و ، این، حاصلش مانده

حبیب اوجاری

۱۳۹۶.۶.۳

نوشته شده در جمعه سوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 9:58 توسط حبیب اوجاری| |

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : زاینده, نویسنده : sarayebidelo بازدید : 178 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:49

امون از اون چشمای تو ؛ وقتیکه میشه تکرار

دیوونه می کنه منو ؛ با این دل ِ گرفتار

به شیطنت ؛ نکن دیگه این همه بازیگوشی

بیا و دست ز لرز ِدل ؛ دیونه ی تو ؛ بردار


حبیب اوجاری

۱۳۹۳.۶.۴

نوشته شده در سه شنبه هفتم شهریور ۱۳۹۶ساعت 9:48 توسط حبیب اوجاری| |

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : امون,چشمای, نویسنده : sarayebidelo بازدید : 168 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:49


عکسامو مینداختی تو ، خوب و قشنگ

ولی منو تنها گذاشتی ، مَشَنگ!

کاشکی کسی جزمن ، اگه عشقته

نصیب قلبت بشه جایی ، فشنگ


شعری از سر دلگیری


حبیب اوجاری


۱۳۹۶.۶.۱۸

نوشته شده در شنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۶ساعت 1:7 توسط حبیب اوجاری| |

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نصیب,قلبت,جایی,فشنگ, نویسنده : sarayebidelo بازدید : 180 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 2:49

آهویی بود ، چه خوب و ناز فراری شد ز دستم... شیرین بودم براش ، ولی نمک ، نداشت که دستم ای خدا تو شاهدی دام نزاشتم سر ِ راش هر کجا میخواست بره من میرفتم پا به پاش تا شدم بنده ی اون با تموم ِ رفتاراش چشمای سبزشو بست شد دریغ ، حتی نگا ش لهجه ی عجیبی داشت بین فارسی و دری ته ِ کل ِ گفته هاش جمله ای ...ز آذری تا میکردم یه شوخی اخم میکرد زود و میگفت: واقعا که ...چی بگم؟ کم بگو دری وری !! ای خدا کار سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : آهویی, نویسنده : sarayebidelo بازدید : 175 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 11:44

یه عمری چرخیدم و خنده کردی

با خنده هات ؛ قلبمو بنده کردی

چرخی بودم برای بچگی هات

نشستی هی؛ دنده به دنده کردی

تنهایی بس نبود واسه مزد من؟

که بعد از اون کار زننده کردی؟

 حالا گذشته و بزرگ شدی تو

پایه ی بودنم رو ؛  رنده کردی...

حبیب اوجاری

۱۳۹۶.۶.۱۱

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : چرخیدم, نویسنده : sarayebidelo بازدید : 182 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 11:44